1. من اصلا هم رو اون پسره تو تبلیغ تاپ گلد که مامانش می شوره ، باباش آب می کشه و خودش خشک می کنه کراش نزدم !

 

2. اون پسره تو تبلیغ شکلات صبحونه ی فرمند اصلا منو یاد پسر دایی نمیندازه ×___×

 

3. پسرای همسایه که جمع میشن تو کوچه ، یکیشون مثل اینکه آنابل دیده ( کلاس دومه :/ ) و اومده برا بچه ها تعریف کرده ! یکی از پسر بچه ها خیلی میترسه و میره تو خونه و خب مشکلاتی از قبیل دریایی در شب به وجود میاره !!!!! به مامانش میگه تو اینترنت براش بزنه آنابل که ببینه این اصلا چه شکلی هست ! مامانشم تو اینترنت میزنه سیندرلا و میگه بیا ، آنابل این شکلیه ، اون پسره الکی میگه آنابل وحشتناکه !! من که وقتی شنیدمش کلی خندیدم XD دم مامانه گرم !! [ یهو یادم افتاد گفتم بگم شاید شما هم بخندید! ]

 

4. تو برنامه ی شاد یه کانالی بود که تیکه تیکه وصیت های حاج قاسم رو گذاشته بودن. من گفتم بذار تفأل بزنم ببینم برا من چی در میاد ×___× بسم الله گفتم و فاتحه خوندم و عدد 36 رو انتخاب کرد و رفتم ببینم که چیه ! باورتون نمیشه ... رفتم بالا دیدم 34 ، 35 ، ... 37 !!!!!! عدد 36 نبود :/ بین اون همه عدد من یه عددی رو انتخاب کردم که وجود نداشت ! به خودتون بخندید :||||||

 

5. داداش کوچیکه رفته بود تو اتاق داشت بازی می کرد و چون در رو بسته بود حس کردم که باید مسئولیتم که فوضولی باشه رو به نحو احسنت انجام بدم ! رفتم دیدم همچین غرق بازیه که ... اصلا متوجه حضور من نشد :/ داشت با هوا می جنگید و انقدر لگد زد که نزدیک بود روده های فرد خیالی بریزه رو فرش و من با دیدن همچین صحنه ای عقم گرفت و داداش کوچیکه بلاخره متوجه من شد :| بعدم فهمیدم داشته با چه آدم کثیفی می جنگیده و تا تونستم زدمش ، مردکِ فاقد شعور رو !!

 

6. آرتی ولم نمی کنه :|||| هی میگه باید داستان ویل رو بگی :|||| 

بلو به لولو بگو بیاد آرتی رو بخوره :((((

 

7. یه سوال می پرسم همگی باااااااید جواب بدین !!!! جواب ندین ، یا راستش رو نگین وبلاگ رو حذف می کنم :/

سوال اینه : نظر شما راجع به اینجا چیست ؟ آیا پست های من شما را میخندانند ؟ :||||| (آخه چند نفر گفتن ، منم گفتم بذار مطمئن شم )

 

8. فردا امتحان زبان دارم و هنوز نخوندم ! آدم بشو نیستم ....

 

9. فقط میخوام به عدد 10 نزدیک بشم !

 

10. اینم که می دونید برا چیه D: