۳ مطلب با موضوع «ویژگی ها» ثبت شده است

هر وقت کوچولو شدی !

مامان می‌گه وقتی بچه بودم ، صبح‌ها به همه سلام می‌کردم. همه یعنی ، همه چی ! نه فقط خانواده ...

یه بچه‌ی سه ساله رو تصور کنید که صبح ، بعد سلام کردن به مامان و بابا ، می‌ره تو حیاط و می‌گه :

سلام گل‌های زیبا. سلام درختان شاداب. سلام آسمان آبی. سلام خورشید تابان. سلام ...

از کی دیگه این عادت رو گذاشتم کنار ؟! بزرگ شدن خیلی مسخره‌ست ...

از فردا دوباره بهشون سلام می‌کنم. شما هم سلام کنید ، خیلی انرژی مثبت می‌ده ((:

 

بابا می‌گه بچه که بودم ، عاشق وسایل بچگونه بودم [ می‌دونید الان هم هستم یا نه ؟! ]. می‌گه هر چی که تو سیسمونی فروشی ها می‌دیدم ، می‌گفتم بابا برای من از اینا بخر ! بابا هم می‌گفته اینا برای نی‌نی کوچولوهاست. من هم جواب می‌دادم : «پس وقتی کوچولو شدم برام از اینا بخر!»

به بابا می‌گم آخرش هم برام از اونا نخریدی. می‌گه مگه کوچولو شدی ؟!

چرا کوچولو نمی‌شم ؟! چه‌قدر دیگه باید صبر کنم ؟!

 

+ دنبال کننده های خاموش شدن سه تا ! این‌که آنفالو‌ می‌کنید خیلی خوبه ، خوشحال می شم از اینکه می بینم کسی به زور منو نمی خونه ((=

++ چالش سی روز ژورنال نوشتن تموم شد ، پین کردمش بالا ! برید ببینید (=

  • ۶۷
  • حرف دل [ ۱۰۰ ]
    • صَبــآ ؛‌
    • سه شنبه ۵ اسفند ۹۹

    اعتراض های یک عدد استلا !

    چند تا از مرض هامو گفتم ، حالا می خوام اعتراض هامو بگم ! 

     

    1. من نمی فهمم چرا باید پوست گوجه رو با چنگال کند ! مطمئنم همه سختشونه که اینکارو انجام بدن ! پس میشه تو مهمونی ها انقدر شیک و مجلسی نباشیم و با دست ، پوست گوجه مونو بکنیم ؟

    2. چرا تو مهمونی ها نمی تونم در ماست موسیرمو لیس بزنم ؟ بدون تعارف ، شما حیفتون نمیاد اون همه ماست موسیر خوشمزه رو بندازید تو آشغالی ؟

    3. همین طور در بستنی " دورادو " ! دیدید تا حالا ؟ خوشمزه ترین قسمت بستنیش یا میمونه تهش ، یا میچسبه به درش ! بذارید من اونو بخورم ، اه :/

    4. میشه تو مهمونی ها هندونه رو از نوع " شتری " ( این دیگه چه اسمیه ؟ شما هم همینو می گید ؟ ) ندن دست آدم ؟ خب آبش همش از لب و لوچه ی آدم سرازیر میشه :/

    5. میشه وقتی داریم یه چیزی می خوریم ، صاف همون لحظه که لقمه رو می ذاریم دهنمون ازمون چیزی نپرسید ؟ همین باعث میشه خوردن و قورت دادن اون لقمه نزدیک نیم ساعت طول بکشه ، آخرشم می پره تو گلومون :/

    6. میشه وقتی دستمون تو دستکشه ، یا چسبیه ، یا رنگیه ، جاییمون نخاره ؟ چرا وقتی دستکش رو در میاریم خارش رفع میشه ولی به محض دوباره دست کردن شروع میکنه به خاریدن ؟

    7. میشه وقتی هنذفری میزاریم تو گوشمون انقد داد نزنین ؟

    8. میشه وقتی با دوستامون چت میکنیم و میخندیم ، نیاین زل بزنین بهمون ؟ به خدا من دارم با دوستام که " دختر " هستن چت می کنم :/

    9. میشه وقتی هنذفری تو گوشمه ، لبخند بزنم و از گوشم نیفته ؟ بعد اونوقت بعضیا با هنذفری میدون ! چه جوری آخه ؟ هنذفری رو می دوزید به گوشتون یا چی ؟ ×____×

    10. میشه وقتی داریم تو گوشی یه چیزی که نباید ببینیم رو میبینیم ، گوشی قفل نکنه ؟ آخه بعدش مجبور می شیم 1400 تا صلواتی که نذر کردیم رو بفرستیم 0___0

    11. میشه وقتی پوست پسته رو میشکنیم ، پسته از دستمون سر نخوره و نیفته یه جایی که دیگه نتونیم پیداش کنیم ؟ دقیقا هم میفته جایی که فرش رنگ پسته هه ست ! نمی دونم فرشه آفتاب پرسته ، یا پسته هه ؟ آخه لعنتی ، استتار در این حد ؟

    12. میشه وقتی با تلفن حرف میزنیم انقدر نَگین کیه ؟ قول می دیم خودمون بعد حرف زدن بهتون بگیم :/

    13. میشه دمپایی دستشویی رو خیس نکنین و وقتی یکی دستشوییه همتون دستشوییتون نگیره ؟ :/

    14. میشه وقتی خوابیدیم بیدارمون نکنین و بگین خواب بودی ؟ این چه سوال احمقانه ایه آخه ؟

    15. میشه با دوست پسرتون یا شوهرتون یا هر کی دیگه بچگونه حرف نزنین ؟ این یکی رو التماس می کنم .... آخه نمی دونید وقتی این کارو می کنید چقدر لوس و غیر قابل تحمل می شید :/

    16. میشه به محض این که بند کفشمونو می بندیم مشکلی پیش نیاد که مجبور شیم درش بیاریم ؟ برا همینه که من بند کفشمو نمی بندم !

    17. میشه وقتی تلویزیون می بینیم جارو برقی نکشید ؟ آخه از 24 ساعت ، صاف باید همون ساعت و دقیقه ای که من می خوام فیلم ببینم سر و صدا کنید ؟

    18. میشه تکلیف خودتونو با تعداد بوس ها مشخص کنید ؟ البته فعلا که تکلیف مشخصه ...

    19. میشه وقتی ماشین رو می شوریم ، بعدش بارون نیاد ؟ :/

    20. میشه الکی نگید وای من امتحانم رو گند زدم ولی بیست بشید ؟

     

    + میشه اینکارا رو نکنید ؟ معلومه چقدر از دست اینا حرص می خورم یا نه ؟ :/

    ++ یه سوال برام پیش اومده ! یعنی شما ها تا حالا تو عمرتون حتی یه دفعه هم سعی نکردید مثل گربه آب بخورید ؟ 0_____0

    +++ نرگس اگه گفتی ساعت انتشار این پست کیه ؟ 18:18 D:

  • ۱۹
  • حرف دل [ ۷۹ ]
    • صَبــآ ؛‌
    • جمعه ۲۱ آذر ۹۹

    مرض های یک عدد استلا !

    امروز میخوام چندتا از " مرض " هامو رو کنم ! :/

     

    اگه در حال خوردن ارده شیره یا شیره یا هرچیز دیگه ای مثل این با نون لواش باشم ، امکان نداره تمام چاله های نون رو با چیزی که دارم میخورم پر نکنم !

     

    اگه بخوام از پله ها بیام پایین و اونجا نرده هم داشته باشه ، امکان نداره مثل آدم از پله ها پایین بیام و حتما باید سر بخورم !

     

    اگه قرار باشه کتری رو پر کنم ، امکان نداره از درش اینکارو انجام بدم و حتما باید از لوله ش اینکار انجام بشه !

     

    اگه بستنی بخورم ، امکان نداره چوبشو نگه ندارم !

     

    اگه از جایی راه برم که موزاییک یا سرامیک یا همچین چیزی باشه ، امکان نداره پامو روی خط هاش بذارم و گرنه میسوزم !

     

    اگه قرار باشه سرسره سوار شم امکان نداره مثل آدم ازش سر بخورم و باید به ۱۰ روش متفاوت ازش بیام پایین !

     

    اگه کتاب جدیدی دستم بیاد و قرار باشه بخونمش امکان نداره اول ، از اول بخونمش بلکه اول آخرشو میخونم !

     

    بعضی موقعها الکی نقطه میفرستم تو واتساپ و بعد از مال همه حذف میکنم تا حس کنجکاویشون بر انگیخته شه !

     

    و امیدوارم هیچ وقت شفا پیدا نکنم :/

     

    + میلاد پیامبر ( صلی الله و علیه و اله و سلم ) و امام صادق ( علیه السلام ) رو تبریک میگم =)

    + دانش آموزا روزمون مبارک *-*

    + ولی ... فردا تولدم داریم !!!! نوبادی جون تولدت پیشاپیش خیلی خیلی مباااااارک :")

    + اینم کادوت ! امیدوارم دوستش داشته باشی @-@

  • ۱۹
  • حرف دل [ ۴۶ ]
    • صَبــآ ؛‌
    • سه شنبه ۱۳ آبان ۹۹