1. با داداش کوچیکه تنها بودیم تو خونه و داشتیم بلند بلند تبلیغ بستنی ماسالای میهن رو هوار می‌زدیم ... یهو یه صدا از بیرون اومد و دوتامون خفه شدیم. بابا از پشت پنجره داشت نگاه‌مون می‌کرد !! نگاه تاسف بار ؟! 

 

2. قطعا درس خوندن زجر آور ترین کار دنیاست ....

 

3. با بابا قرار گذاشتیم هر دفعه قارچ بخریم. چون اینجوری مامان مجبور می‌شه ماکارونی درست کنه !

 

4. ولنتاین ؟! هیچ وقت درکش نکردم ! شاید یه روزی بیاد من هم به اون درجه از عرفان برسم ://

 

5. تولدت مبارک هانی بانچ (=

 

6. تولد تو هم پیشاپیش مبارک استفان [:

نمیشد وبت رو حذف نکنی ... ؟!

 

7. میشه تولد امام باقر ( علیه السلام ) رو هم پساپس تبریک بگیم ؟! *-*\

 

8. یکی به گوشی مامان پیام داده " سلام ، میشه یه فال بگیرین ؟! " بابا هم برداشت براش نوشت " سلام ، نماز پنج شنبه بخونید یه هدیه بهتون میرسه ! " ... گفتم چرا براش الکی فال می گیری از خودت :/ گفت بذار بخونه یه ثوابی هم به ما برسه "-"\

اونجا بود که فهمیدم به کی رفتم !! [ آخه تو این وب ، وقتی چیزی رو کپی میکنید یه چیزی میگه !! گذاشتمش که ثواب بهم برسه :/ ]

وقتی پدر و دختر نمیدانند چطور برای خود ثواب جمع کنند ...

 

9. این دفعه قرار نیست رندش کنم ...

 

10. باور کنید خودش رند شد :/